دوسال از ولادت امام حسین سپری شده بود که سفری برای پیامبر پیش آند،در بین راه بود که آن حضرت ایستاد و فرمود:(إنّا للّه و انّا الَیه راجعُونَ.)و شروع به گریستن نمود،همراهان حضرت،از حضرت علت گریه را پرسیدند،حضرت فرمودند:(جبرییل همینک نزد من بود و به من اینگونه خبر داد که فرزند من حسین را در سرزمینی که کنار رود فرات است و آن را کربلا میگویند، به شهادت میرسانند!)
عرض کردند:یا رسول الله!چه کسی اورا میکشد؟
پیامبر فرمودند:شخصی به نام یزید که خداوند اورا لعنت نماید و گویی که اکنون قتلگاه حسینم و مدفن اورا میبینم.
امام حسین(ع)...